ترانه سرا

محمود فراهانی

ترانه سرا

محمود فراهانی

ماه من


ماه من
 سرخاب نزن

به تنت گلاب نزن

تو خودت اصل گلی

نازنین و خوشگلی

حاجت سرمه نداری

نکنه روی موهات

رنگ مصنوعی بزاری


ماه من

از پشت ابر

یه سره طلوع نکن

دلو زیر و رو نکن

میترسم که رقبام

به تو چشمک بزنن

دزدای بی همه چیز

 تو رو ازم تک بزنن


ماه من

یه امشبو

بزا پیشت بمونم

میخوام واسه ی چشات

یه دو بیتی بخونم


ماه من

بسه دیگه

اینقده عشوه نکن

من فقیر و بیکسم

واسه موندنم دیگه

طلب رشوه نکن


ماه من

سرخاب نزن

یه سره طلوع نکن

دلو زیر ورو نکن

عروسک خیمه شبی

عروسک خیمه شبی                              

 با دس می چرخونن تو رو

از چند تا بند آویزونی

چه خوب می رقصونن تو رو

به مچ دسات ، یه نخه

 به مچ پاهات، یه نخه 

اجازه حتی نداری

بگی چی خوبه چی اخه

میگن برو ، باید بری

میگن بمون ، باید نری

از نقش خوب به نقش بد

از نقش بد به نقش خوب

یه عمره که مسافری

یه روز میگن قاتل بشی

یه روز میخوان عاقل بشی

اگه که بازی نکنی

می زارنت کنار تو رو

اونقده تا باطل بشی

بیچاره تو، تو زندگی

گرمی خوابو ، ندیدی

غوطه وری توی سراب

معنی آبو ،ندیدی

بیچاره زندگی برات

فقط یه جور بازی بوده

گریه و لبخندت فقط

یه جور خیالسازی بوده

عروسک خیمه شبی

 با دس می چرخونن تو رو

از چند تا بند آویزونی

چه خوب می رقصونن تو رو

به مچ دسات یه نخه

 به مچ پاهات یه نخه 

اجازه حتی نداری

بگی چی خوبه چی اخه

یه الهه یه فرشته

یه الهه  یه فرشته

که روی بالش نوشته

بچه ی ناف بهشته

خدا اونو ،واسه ی من

با اسانس گل سرشته

عشقشو مثل رگ و خون

توی کالبدم گذاشته

اون که از جنس بهاره

تو بهاران خونه داره

عطر و بوی مهربونی

از نگاه اون می باره

دل عاشق و دیوونه

تا ابد به یاد اونه

واسه چشمای نجیبش

غزل وترانه خونه

آهای که می خندی به من

آهای که می خندی به من

الهی که در د دلم نصیب اون دلت بشه

الهی از مهر و وفا جدایی حاصلت بشه

الهی عاشق بشی و یاری پر از رنگ و ریا

نصیب قلب سنگت و چشای خوشگلت بشه

آهای که می خندی به من

الهی تو خماریه چشای یارت بمونی

از صب تا شب از شب تا صب

تو حسرت خنده ی اون

 بشی مث دیوونه ها

 مث قناری بخونی

تو بی قراری بخونی

آهای که می خندی به من

الهی مثل من بشی

 اسیر درد و غم بشی 

تو آتیش عشق بسوزی

بلکه تو هم آدم بشی

آهای که می خندی به من

آهای که می خندی به من

آهای که می خندی به من

ببار بارون

ببار بارون ،ببار ،روی تن من
ببار تا تر بشه پیراهن من
ببار اونقد که من سرمام بگیره
غم توی دلم شاید بمیره
ببار بارون ،ببار، مثل همیشه
دلم آتیش داره آروم نمیشه
خودش میدونه دل پیشش اسیره
داره میبینه دل واسش میمیره
بهم میگه برو تقدیرت اینه
میخواس عاشق نشی، تقصیرت اینه
اگه این ماجرا تقدیر من بود
چرا عاشق شدن تقصیر من بود؟!
ببار بارون که غم داره دل من
نگاه اونو کم داره دل من
ببار بارون ،ببار، همپای چشمام
ببار که خسته از دوز و کلکهام
ببار اونقد که من سرمام بگیره
غم توی دلم شاید بمیره

تقدیرمو رقم نزن

تقدیرمو رقم نزن

با یه نگاه بی نصیب

اسم منو  قلم  نزن

از رو تن درخت سیب

یأس من از نگاه تو

سرشار امید هنوز

نرو منو رها نکن

تو روزگار بی حبیب

تو مریم مقدس

دل مسیح عاشقی

دل مسیح عاشقو

نده به بالای صلیب